تحلیل موزه گوگنهایم نیویورک بهمراه پلان ها 3 پاورپوینت جامع

تومان55,000

توضیحات

تحلیل موزه گوگنهایم نیویورک بهمراه پلان ها در 3 فایل کامل می باشد.این پاورپوینت ها که کاملترین فایل درباره برنامه فیزیکی موزه گوگنهایم نیویورک در اینترنت میباشد تمام دیاگرام موزه را و تمام پلان ها و سیرکولاسیون و استانداردهای انرا بخوبی توضیح داده اند

فقط به تعداد فایل های این محصول و دیگر سایت ها توجه کنید.

این محصول شامل فایل های زیر میباشد

فایل شماره 1 ⇓

پاورپوینت تحلیل موزه گوگنهایم نیویورک

پاورپوینت تحلیل موزه گوگنهایم نیویورک در 45 اسلاید می باشد.در این پاورپوینت تحلیل نمونه موردی موزه نیویورک ریز به ریز پلانها و مقاطع و فرم این ساختمان بررسی شده اند

پاورپوینت بررسی موزه گوگنهایم نیویورک

فایل شماره 2 ⇓

تحلیل موزه گوگنهایم نیویورک بصورت جامع

تحلیل موزه گوگنهایم نیویورک در فرمت پاورپوینت و در 19 اسلاید می باشد.در این فایل که بطور کامل پلان ها و فضا بررسی شده اند البته در تحلیل موزه گوگنهایم بیلبائو که در سایت وجود دارد نیز این موارد رعایت شده اند

پاورپوینت تحلیل موزه گوگنهایم نیویورک

فایل شماره 3 ⇓

این فایل سوم در 8 اسلاید  و در فرمت پاورپوینت میباشد که بطور خلاصه موزه گوگنهایم نیویورک را بررسی کرده است

در سایت ما نمونه موردي موزه ايراني شامل بررسی 2 موزه در 5 فایل نیز وجود دارد

حالا به بررسی بیشتر پلان موزه گوگنهایم نیویورک میپردازیم:

تجزیه و تحلیل و روشنگری مورد طراحی معماری موزه گوگنهایم در نیویورک
موزه گوگنهایم در نیویورک، نام کامل موزه سولومون آر. گوگنهایم، مقر گروه موزه گوگنهایم است. این ساختمان یک مکان دیدنی مشهور نیویورک است که توسط فرانک لوید رایت، مشهورترین معمار آمریکایی قرن بیستم طراحی شده است.  چیدمان محیط سایت و تجزیه و تحلیل زمینه سایت ساختمان در گوشه خیابانی در شهر نیویورک واقع شده است که کاملاً با هر ساختمان دیگری متفاوت است.

موزه گوگنهایم، نیویورک: در سال 1943، Solomon R. Guggenheim، یک کارخانه ذوب ثروتمند آمریکایی، به فرانک لوید رایت دستور داد تا برای حفظ و نمایش مجموعه هنری خود طراحی کند و سرانجام در سال 1959 تکمیل و افتتاح شد. رایت به عنوان یک معمار آمریکایی تأثیر زیادی بر معماری مدرن داشت. اما اندیشه معماری او مسیر منحصر به فردی را در پیش گرفت که با جریان اصلی اروپای قاره ای در آن زمان متفاوت بود، طراحی مدرنیستی که از برتری «کارکرد» دفاع می کرد. «معماری ارگانیک» رایت چارچوب جعبه را می شکند و با استفاده از فضا، متریال و ساختار ساختمان مفهوم معماری را تفسیر می کند. آثار او زنده و شاعرانه هستند، اما آثار بحث برانگیزی نیز وجود دارند که بیش از حد به «ایمان» وسواس دارند. یکی از آنها موزه گوگنهایم است که شکل پررنگ آن شبیه یک “گرداب” سفید غول پیکر است که زمان و مکان رایت را با هم ادغام می کند.  تجزیه و تحلیل عملکردهای معماری و خطوط جریان به عنوان یک ساختمان موزه، ساخت مسیرهای بازدید و محیط داخلی بسیار مهم است. عملکرد اصلی بازدید از موزه همچنین تعیین می کند که فضای داخلی ساختمان به فضایی با سیالیت قوی و نور خوب نیاز دارد. علاوه بر این، از نظر توزیع فضا، موزه ها باید دارای فضاهای کمکی مانند فضای ذخیره سازی مجموعه، فضای اداری، اتاق پذیرایی، سالن استراحت و حمل و نقل باشند. موزه گوگنهایم در نیویورک به دو منطقه کاربردی بزرگ تقسیم می شود: منطقه اداری و منطقه نمایشگاه.

ورود از ورودی سالن، سمت چپ برای ورود به محوطه اداری، سمت راست محوطه نمایشگاه است و کل محوطه نمایشگاه به شکل مارپیچ است و خط جریان ترافیک در یک نگاه مشخص است، بنابراین خط جریان ترافیک بسیار واضح است، یعنی به دو قسمت تقسیم می شود.  تجزیه و تحلیل ترکیب فضاهای معماری ظاهر ساختمان تنها بازتاب اجتناب ناپذیر فضای عملکردی داخلی است و فضای داخلی بدنه اصلی ساختمان است. پلان طبقه برای تقسیم فضا بسیار مهم است. پلان موزه گوگنهایم بر اساس عملکرد به چیدمان های پویا و نامتقارن تقسیم می شود. با در نظر گرفتن محور ورودی به عنوان مرز، دو ساختمان اصلی یکی بزرگ و دیگری کوچک در سمت چپ و راست چیده شده اند. چنین چیدمان هواپیما به مخاطب این امکان را می دهد که بدون تداخل با یکدیگر از مسیر و مسیر کارکنان بازدید کند و هواپیمای طبقه دوم دوباره دو آلاچیق را از طریق سکو به هم متصل می کند. چنین سطوح متضاد و هماهنگ کننده نه تنها اولیه و ثانویه را متمایز می کنند، بلکه با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. در خط جریان ترافیک، پیچیدگی بیش از حد بر کارایی و کیفیت بازدید تأثیر می گذارد. بنابراین، گوگنهایم طرحی با جریان ترافیک واضح و فضای باز را اتخاذ کرد. فضای معماری گوگنهایم را می توان به سادگی سه بخش در نظر گرفت: فضای ورودی، فضای اصلی نمایشگاه و فضای کمکی. فضای ورودی: رایت به طراحی فضای ورودی توجه دارد که ممکن است تحت تاثیر باغ های ژاپنی و چینی باشد. ورودی موزه نسبتاً کم، پنهان و بی تکلف است و قسمت بالایی آن سکوی طبقه دوم را نگه می دارد. قسمت بالای ورودی نیمه بسته است و قسمت پایین به صورت گذرگاهی باز می شود و دو سالن نمایشگاه را به هم متصل می کند. از ورودی کم عبور کرده و به سمت راست به سالن اصلی نمایشگاه بپیچید. فضای آتریوم سالن نمایشگاه در بالا نور، باز و روشن است و از طبقه ششم ساختمان می گذرد و جلوه ای روشن و باز به مردم می دهد. پلان طبقه عمومی نمودار جریان ترافیک فضای نمایشگاه اصلی: این فضا شش دایره در امتداد سطح شیب دار بالا می رود و به زیر نورگیر شیشه ای ختم می شود و یک فضای مشترک بلند را در بر می گیرد. به این ترتیب گسترش فضا از حالت افقی دو بعدی به سه بعدی شکسته می شود و رابطه فضایی توسط هسته، با مرکز و انسجام احاطه می شود. از نظر عملکردی، این فرم فضایی سالن نمایشگاه، ترافیک و فضای عمودی را در یک، صاف و منظم یکپارچه می کند. جریان مردم به طور طبیعی هدایت می شود و مخاطبان می توانند با پای پیاده نمایشگاه ها را مرور کنند و کل روند را آرام و دلپذیر کند. فضای کمکی شامل: طبقه چهارم بدنه مارپیچ کوچک، عمدتاً برای تجهیزات مانیتورینگ، طی مراحل ساخت، طبقات سوم و چهارم به سالن های نمایشگاهی تبدیل شد؛ کافی شاپ، واقع در سکوی طبقه دوم سالن اصلی نمایشگاه. زیرزمین، سالن سخنرانی و اتاق فنی. بعد چهارم پیوستار فضا-زمان، عامل زمان، در دهانه ساختمان نهفته است. نوار پنجره حلقوی، که در بالای دیوار قرار می گیرد، برای عایق حرارتی و عایق صدا مناسب است. پنجره‌های شیشه‌ای سقفی و پنجره‌های دیوار مرتفع، نور طبیعی را تشکیل می‌دهند و انعکاس پراکنده دیوارهای سفید، نور را در کل غرفه روشن و ملایم می‌کند. پنجره های شیشه ای شفاف مناظر شهر را به موزه معرفی می کند نور و رنگ فضای داخلی موزه در طول سال همواره در حال تغییر است و فضا نیز با گذشت زمان تغییر می کند.  تجزیه و تحلیل فضا و ساختار معماری
در طول سال‌ها، رایت در حال بررسی یک ساختار مارپیچی سه‌بعدی به جای ساختار صفحه دایره‌ای بوده است تا فضا را محصور کند و به مردم اجازه دهد تا واقعاً حرکت در فضا را تجربه کنند. او معتقد است که وقتی مردم در امتداد سطح شیب دار مارپیچ راه می روند، فضای اطراف به جای تکه تکه شدن و چین خوردگی، پیوسته و تدریجی است. موزه گوگنهایم در نیویورک اولین موزه جهان است که رفت و آمد مردم از طبقه بالا شروع می شود.بعد از ورود بلافاصله حس بسیار گرم و نرمی به وجود می آید. تقریباً همه خطوط منحنی هستند، حتی آسانسور/توالت نیز قوسی شکل است. مارپیچ تا بالای فضا بالا می رود و مبدأ جریان بازدیدکنندگان از بالا شروع می شود.

پایین رفتن از سطح شیب دار بسیار شخصی است. مثل این است که در خانه یک نفر مهمان باشید و مجموعه یک دوست را تحسین کنید. رمپ های شیب دار در واقع آنقدرها هم که فکر می کنید بد نیستند، با حدود 8 میلیون یا بیشتر فضا برای اقامت شما. آسمان بالای آن پر از نور است، اما خورشید تند با قوس پرپیچ و خم خورشید نرم شده است. منابع نور مصنوعی در اتاق نمایشگاه همگی به صورت مثلثی چیده شده اند که در دنیای منحنی نادر است.
مردمی که در دنیای سفید قدم می زنند به نظر می رسد یک بازی سایه چینی است. رایت هنوز فضای کوچک گوشه ها را به دقت بررسی می کند.خدا در جزئیات وجود دارد.این توصیف از موزه گوگنهایم در نیویورک نیز قابل اجراست. رمپ در نهایت با باز و بسته شدن منحنی بسته می شود که نشان دهنده پایان نمایشگاه است.  تجزیه و تحلیل شکل بیرونی ساختمان نمای بیرونی موزه گوگنهایم بسیار ساده و بی تکلف است، فقط نام موزه تزئین شده است. بتن صاف سفید دیوارها را می پوشاند و آنها را بیشتر شبیه یک مجسمه غول پیکر می کند تا یک ساختمان. دیوار بیرونی منحنی و ضخیم کل ساختمان سفید را به سمت بالا می راند و فاصله بین طبقات یک نوار پنجره دایره ای تا طبقه ششم است. این ساختمان یک سازه بتنی مارپیچ سفید با ظاهری ساده و بدون تزئین است. برخلاف سبک معماری موزه‌های سنتی، تصور رایت از این مارپیچ که به فضای شهری باز می‌شود و ساختار داخلی را بیان می‌کند، با ساختمان‌های پانل اطراف متفاوت است و به یک نقطه کانونی منطقه‌ای تبدیل می‌شود. همانطور که رایت خود گفته است: “برای اولین بار، ساختمان پلاستیکی است. یک طبقه به طبقه دیگر می ریزد، به جای همپوشانی سفت و سخت معمول طبقات، وحدت مفهوم و هدف در همه جا دیده می شود.” اگرچه شکل آن منحصربه‌فرد است، اما فاقد عقلانیت نیست: مساحت پایه کوچک است، و گسترش عمودی فضا برای صرفه‌جویی در فضا مساعد است؛ بلوک‌های اطراف پر سر و صدا هستند، و فرم معماری درون‌گرا برای انزوای نویز مناسب است؛ نمای خیابان.

موزه از نظر حجم کمی نامتعادل است و مرکز به یک طرف بسیار دور است. پس از افزودن یک ضمیمه مستطیل شکل در سال 1990، عدم تعادل جرم به خوبی کاهش یافت.  تجزیه و تحلیل زیبایی فرم معماری “معماری ارگانیک” رایت چارچوب مربع مربع را می شکند و از فضا، مصالح و ساختار ساختمان برای تفسیر مفهوم معماری استفاده می کند. آثار او زنده و شاعرانه هستند، اما آثار بحث برانگیزی نیز وجود دارند که بیش از حد به «ایمان» وسواس دارند. یکی از آنها موزه گوگنهایم است که شکل پررنگ آن شبیه یک “گرداب” سفید غول پیکر است که زمان و مکان رایت را با هم ادغام می کند. موزه گوگنهایم آخرین اثر از حرفه طراحی معمار رایت است که بر وحدت روح معماری، بیان جوهر مادی و توجه به محیط اطراف تمرکز دارد و می توان آن را تجسم جامعی از “معماری ارگانیک” در نظر گرفت. . به عنوان یک ساختمان عمومی، اگرچه کارکردهای آن تا حدودی نامعقول است، اما طراحی آن برای “انتخاب بهترین ها” نیز شایسته اشاره ما است.  تجزیه و تحلیل بهره برداری این ساختمان فوق العاده زیبا و بی نظیر در سال 1959 تکمیل شد. موزه Solomon.R. بیشتر مجموعه هنرهای مدرن متعلق به گوگنهایم است، بنابراین موزه به نام یک فرد نامگذاری شده است. موزه گوگنهایم در نیویورک یک موزه هنر مدرن خصوصی با شهرت جهانی است، این اولین موزه در جهان است که مفهوم «صنعت فرهنگی» را در صنعت موزه معرفی و به کار می‌برد و به موفقیت‌های بزرگی در حرفه خود دست می‌یابد. روش کار آنها به “مدل گوگنهایم” معروف است. بنیانگذار موزه، Solomon R. Guggenheim، در خانواده ای ثروتمند با تبار سوئیسی متولد شد که ثروت خود را عمدتاً در صنعت معدن آمریکا در قرن نوزدهم به دست آوردند. قبل از اضافه شدن، پس از اضافه شدن، شکل بیرونی ساختمان و ظاهر معماری ⑧ ارزیابی تاریخی و نتیجه گیری Solomon R. Guggenheim قبل از شروع موزه درگذشت. اما برخی از منتقدان به این دلیل دست از تلاش برنداشتند و معتقد بودند که محوطه منحنی نمایشگاه توهین به هنر نقاشی است. 20 هنرمند حتی برای نمایش آثار خود در گوگنهایم امضا کردند. چنین رفتاری نتیجه یک درک نادرست از هنر مدرن است و اکنون آن سوءتفاهم از هنر مدرن و گوگنهایم از بین رفته است. با بررسی بیش از 70 سال فعالیت حرفه ای رایت در طراحی، با نگاهی به مجموعه ای از آثار و ایده های کلاسیک، متوجه خواهیم شد که او چنین روح رنگارنگی از آمریکا را بافته است. او به ویژه به فرهنگ بومی آمریکا احترام می گذارد، به کاوش درونی اشیا توجه می کند، و با نگاهی سختگیرانه با مد برخورد می کند.او این موزه منحصر به فرد گوگنهایم را در نیویورک طراحی کرد، فلسفه معماری خود را شکل داد و سهم ارزشمندی در توسعه این موزه داشت. معماری مدرنیستی سهم تاریخی تخمینی موزه گوگنهایم آخرین طرح معماری رایت و پایان کار معماری درخشان او بود. در این ساختمان چیزی که بیش از همه مردم را تحت تاثیر قرار داد باید شکل منحصر به فرد، استفاده از رمپ های گرد و مدیریت ساده خطوط جریان ترافیک باشد. اگرچه این یک ساختمان بحث برانگیز است، اما هنوز هم می توانیم نگاهی اجمالی به تفکر معماری منحصر به فرد استاد داشته باشیم. به عنوان دانشجویانی که به تازگی طراحی معماری را شروع کرده‌ایم، طبیعتاً باید هر طرحی را مانند یک استاد مهم‌ترین طرح خود بدانیم تا بتوانیم دائماً درک کنیم و پیشرفت مستمر داشته باشیم تا بتوانیم یک ساختمان رضایت‌بخش طراحی کنیم. با بررسی بیش از 70 سال فعالیت حرفه ای رایت در طراحی، با نگاهی به مجموعه ای از آثار و ایده های کلاسیک، متوجه خواهیم شد که او چنین روح رنگارنگی از آمریکا را بافته است. او به ویژه به فرهنگ بومی آمریکا احترام می گذارد، به کاوش درونی اشیا توجه می کند، و با نگاهی سختگیرانه با مد برخورد می کند.او این موزه منحصر به فرد گوگنهایم را در نیویورک طراحی کرد، فلسفه معماری خود را شکل داد و سهم ارزشمندی در توسعه این موزه داشت. معماری مدرنیستی سهم تاریخی تخمینی موزه گوگنهایم آخرین طرح معماری رایت و پایان کار معماری درخشان او بود. در این ساختمان چیزی که بیش از همه مردم را تحت تاثیر قرار داد باید شکل منحصر به فرد، استفاده از رمپ های گرد و مدیریت ساده خطوط جریان ترافیک باشد. اگرچه این یک ساختمان بحث برانگیز است، اما هنوز هم می توانیم نگاهی اجمالی به تفکر معماری منحصر به فرد استاد داشته باشیم. به عنوان دانشجویانی که به تازگی طراحی معماری را شروع کرده‌ایم، طبیعتاً باید هر طرحی را مانند یک استاد مهم‌ترین طرح خود بدانیم تا بتوانیم دائماً درک کنیم و پیشرفت مستمر داشته باشیم تا بتوانیم یک ساختمان رضایت‌بخش طراحی کنیم. با کاوش در بیش از 70 سال حرفه طراحی رایت، با نگاهی به مجموعه ای از آثار و ایده های کلاسیک، متوجه می شویم که او چنین روح رنگارنگ آمریکایی را بافته است. او به ویژه به فرهنگ بومی آمریکا احترام می گذارد، به کاوش درونی اشیا توجه می کند، و با نگاهی سختگیرانه با مد برخورد می کند.او این موزه منحصر به فرد گوگنهایم را در نیویورک طراحی کرد، فلسفه معماری خود را شکل داد و سهم ارزشمندی در توسعه این موزه داشت. معماری مدرنیستی سهم تاریخی تخمینی موزه گوگنهایم آخرین طرح معماری رایت و پایان کار معماری درخشان او بود. در این ساختمان چیزی که بیش از همه مردم را تحت تاثیر قرار داد باید شکل منحصر به فرد، استفاده از رمپ های گرد و مدیریت ساده خطوط ترافیکی باشد. اگرچه این یک ساختمان بحث برانگیز است، اما هنوز هم می توانیم نگاهی اجمالی به تفکر معماری منحصر به فرد استاد داشته باشیم. به عنوان دانشجویانی که به تازگی طراحی معماری را شروع کرده‌ایم، طبیعتاً باید هر طرحی را مانند یک استاد مهم‌ترین طرح خود بدانیم تا بتوانیم مدام درک کنیم و پیشرفت مستمر داشته باشیم تا بتوانیم یک معماری رضایت‌بخش طراحی کنیم.

تحلیل دوم از موزه نیویورک:

موزه گوگنهایم در نیویورک، نام کامل موزه گوگنهایم سلیمان “R”، مقر موزه گوگنهایم است. این ساختمان یک مکان دیدنی مشهور در نیویورک است که توسط فرانک لوید رایت، مشهورترین معمار آمریکایی در قرن بیستم طراحی شده است. این ساختمان که در گوشه خیابانی در شهر نیویورک واقع شده است، بسیار متفاوت از هر ساختمان دیگری است، می توان گفت که شبیه یک فنجان چای یا مانند یک چشمه سفید بزرگ است، احتمالاً به این دلیل که ساختار مارپیچی آن نیز شبیه یک ساختمان است. صدف حلزونی

این ساختمان شاهکاری از سالهای بعد رایت است. این بنا که در سال 1947 طراحی و در سال 1959 تکمیل شد، همیشه به عنوان یک شاهکار هنر معماری مدرن در نظر گرفته شده است، به طوری که برای نزدیک به چهار دهه هیچ نمایشگاهی در موزه نمی تواند با آن مقایسه شود. این ساختمان دارای ساختار بتنی ساده، سفید و مارپیچی است که با سبک معماری موزه های سنتی بسیار متفاوت است. یک ساختمان کمکی مستطیلی 3 طبقه در سال 1969 اضافه شد و یک ضمیمه مستطیل شکل در سال 1990 به موزه گوگنهایم اضافه شد تا به شکل امروزی در بیاید.

نمای بیرونی موزه گوگنهایم بسیار بی تکلف است و فقط نام موزه تزئین شده است. بتن صاف سفید دیوارها را می پوشاند و آنها را بیشتر شبیه یک مجسمه غول پیکر می کند تا یک ساختمان. نمای بیرونی ساختمان به سمت بالا و خارج مارپیچ می شود، در حالی که نمای داخلی

منحنی ها و شیب های قسمت بالایی به طبقه 6 منتهی می شود. وسط مارپیچ یک فضای باز را تشکیل می دهد،

نور از گنبد شیشه ای.

موزه به دو مجلد تقسیم شده است که بخش بزرگ آن سالن نمایشگاه است و در 6 طبقه و قسمت کوچک آن بخش اداری است و 4 طبقه دارد. سالن نمایشگاه یک فضای مارپیچ معکوس به ارتفاع حدود 30 متر است که بالای سالن سقف شیشه ای گلبرگ شکل است که توسط یک سکوی مارپیچ احاطه شده است و زمین با شیب 3 درصد به آرامی بالا می رود.

بلند کردن. حضار در این بازدید ابتدا با آسانسور به طبقه آخر رفتند و سپس از شیب پایین رفتند و طول کل مسیر بازدید 430 متر بود. آثار موجود در گالری هنری در امتداد دیوارهای سطح شیب دار آویزان شده است. مخاطبان هنگام راه رفتن از آن لذت می برند و قبل از اینکه متوجه شوند از سطح شیب دار 6 طبقه پایین می روند و نمایشگاه ها را به پایان می رسانند. نمایشگاه بین این دو بسیار سرگرم کننده تر است. و آرامش بخش

معمار فرانک لوید رایت

معمار فرانک لوید رایت، یکی از خلاق ترین معماران آمریکا، از دهه 1880 برای مدت طولانی در این تجارت فعالیت داشته است و تا زمان مرگش در سال 1959 با بیش از 600 اثر کار کرده است. رایت بیشتر به دلیل طراحی خانه های شخصی شناخته شده است و دو دوره از زندگی حرفه ای او اهمیت زیادی دارد، یکی در سال های 1900-1910 که برای آن خرید کرد.

طراحی پریری هومز معتبر،

در دوره ای برای دهه 1930، وی ویلای معتبر Falling water (Falling water) و مجموعه ای از خانه های به سبک آمریکایی را طراحی کرد.

در طول سال‌ها، رایت در حال بررسی یک ساختار مارپیچی سه‌بعدی به جای ساختار صفحه دایره‌ای بوده است تا فضا را محصور کند و به مردم اجازه دهد تا واقعاً حرکت در فضا را تجربه کنند. او معتقد است که وقتی مردم در امتداد سطح شیب دار مارپیچ راه می روند، فضای اطراف به جای تکه تکه شدن و چین خوردگی، پیوسته و تدریجی است. برای این منظور، او یک فروشگاه مارپیچ در سانفرانسیسکو و یک گاراژ مارپیچ در پیتسبورگ طراحی کرد و این بار صاحب آن را متقاعد کرد که مارپیچ بهترین شکل برای موزه است. در سال 1986، موزه گوگنهایم با جایزه بیست و پنجمین سال موسسه معماران آمریکا مفتخر شد.

طراحی معماری

United Artists “The Void” را شکست داد

به عنوان قلب موزه گوگنهایم، روتوندا، که توسط یک رمپ داخلی مارپیچی احاطه شده است، وارث رابطه بین انسان و دنیای معنوی در کلیساهای غربی است – یک نورگیر گنبدی مدور ظریف.

نور طبیعی به نور خالص تبدیل می شود

مانگ، بگذار افرادی که در آن هستند، فاصله اسرارآمیز را احساس کنند و احترام بلند را از ته دل بلند کنند. سطح شیبداری که رایت طراحی کرد به مردم اجازه می داد تا به بالا برسند، اما انتهای سطح شیب دار همچنان یک مانع شیشه ای بود و واقعاً هیچ اتفاقی نیفتاد. اما این فقط به احتمال پیشرفت برای آینده روتوندا اشاره می کند.

کیوریتور نانسی اسپکت معتقد است که طبیعت هنرمند این است که یک فضا را رنگ آمیزی کند، خواه نقاشی از یک سر بوم به سر دیگر، خلق مجسمه های عظیم، یا ایجاد اینستالیشن در هر مقیاسی که تمام سطوح را زینت می دهد. انگیزه های مردم نشات می گیرد. از ترس “پوچی” که از زمان های قدیم با “پوچی” نشان داده شده است. با این حال، زمانی که معمار رایت، موزه گوگنهایم را طراحی کرد، ترس از «خالی بودن» را شکست داد و عمداً مرکز ساختمان را خالی گذاشت و مرکز بصری اصلی داخل ساختمان را به فضایی «خالی» تبدیل کرد. «گرداب، و این معماری منحصر به فرد طراحی فضا همچنین تجربه متفاوتی را برای نمایشگاه موزه ایجاد می کند.

هلا در سال 1943 به رایت نوشت: “من به یک جنگنده، یک عاشق فضایی، یک تحریک کننده، یک آزمایشگر و یک نابغه نیاز دارم… من می خواهم یک معبد معنوی، یک بنای تاریخی بسازم.” موزه گوگان هیم شبیه یک فنجان چای است. ممکن است به این دلیل باشد که ساختار مارپیچی نیز شبیه صدف حلزونی است. شکلی که امروزه مناسب به نظر می رسد، پنجاه سال پیش توسط مقامات ساختمانی نیویورک به عنوان یک هیولا در نظر گرفته شد.

مدت زیادی طول کشید تا پروانه ساخت را دریافت کنیم. رایت، دوستدار طبیعت، فکر می کرد نیویورک بیش از حد شلوغ است، اما همچنان باید به انتخاب مشتری برای قرار دادن موزه در نیویورک احترام می گذاشت. رایت رایت را ناامید نکرد که گوگنهایم سرانجام در خیابان پنجم در خیابان‌های 87 تا 89 روبه‌روی پارک مرکزی مستقر شد.

موزه های قدیمی مانند انبارهایی برای نگهداری آثار هنری هستند که اساساً بدون در نظر گرفتن نیازها و احساسات بازدیدکنندگان به اتاق های کوچک تقسیم می شوند. رایتز بیزاری خود را نسبت به معماری موزه متروپولیتن در چند بلوک دورتر پنهان نکرده است. او می خواهد بنایی بسازد که بتواند آثار هنری، روح و نفس مردم و طبیعت را به هم پیوند دهد. رایت این کار را انجام داد، سالن نمایشگاه به صورت مارپیچی در اطراف ساختمان مدور است که از طبقه همکف تا بالاترین سطح مارپیچی بدون پله در حال چرخش است. دهلیز مدور دارای گنبد شیشه ای است. رایت سبک دشتی پهن و مسطح را می پسندد. در نیویورک شلوغ، او دنبال کردن فاصله و فضای وسیع خود را با مارپیچ های رو به بالا بیان می کند. مارپیچ تمام شده است، اما سقف شیشه ای به آسمان بالاتر و دورتر متصل است. از بیرون موزه، ارتفاع چندانی ندارد. اما وقتی وارد موزه شدم و سرم را بالا گرفتم، احساس کردم که خیلی بالا هستم. این یک جلوه بصری خاص از مارپیچ است. به نظر می رسد معبدی عالی و بدون بت باشد. در اکثر کلیساهای مرتفع، شما احساس کوچکی خواهید کرد، و اینجا نیست

نمی شود. رایت از معماری برای بی ارزش ساختن وجود انسان هایی که با هنر و طبیعت برابری می کنند استفاده نکرد. هنگام بازدید از نمایشگاه ها، می توانید از پایین به بالا بروید و با آسانسور برگردید

به طبقه پایین بروید؛ همچنین می توانید با آسانسور به بالاترین طبقه ششم بروید و سپس به آرامی به طبقه پایین برگردید. البته من زیاد می بینم

افرادی که عاشق آثار هنری یا خود معماری هستند در اینجا اقامت خواهند داشت. مسیرهای پاک و بدون مانع، نه فقط مردم

آیا تجسم این مفهوم طراحی است؟ در اینجا لازم نیست نگران از دست دادن چیزی یا رفتن مایل اضافی باشید. به منظور تسهیل چیدمان نمایشگاه، راهروی نمایشگاه به فضاهای نسبتاً مستقلی شبیه به گلبرگ های نارنجی تقسیم شده است. و از هر طبقه ای می توانید لابی و سایر طبقات را ببینید. مثلث ها، بیضی ها، دایره ها، کمان ها و مربع ها در اینجا منعکس می شوند. هر بار که راه می رفتم نمی توانستم سرم را بیرون نیاورم تا اوضاع سالن، گنبد و سایر طبقات را مشاهده کنم. آیا این یک فضای زندگی ایده آل برای افراد مدرن نیست که از درجه خاصی از استقلال برخوردار شوند و با دنیای اطراف در ارتباط باشند؟

در ابتدا برجی در پشت موزه به عنوان آتلیه و آپارتمان هنرمندان طراحی شد، اما به دلیل مشکلات مالی، ساخته نشد. یک ضمیمه مستطیل شکل در سال 1990 به موزه گوگنهایم اضافه شد تا به شکل امروزی در بیاید.

سولومون گوگنهایم قبل از افتتاح موزه درگذشت و رایت بیش از نیم سال بود که در زمان افتتاح موزه گوگنهایم در سال 1959 مرده بود. برخی از منتقدان به این دلیل تسلیم نشدند، آنها معتقد بودند که محوطه نمایشگاهی به شکل قوسی هنر نقاشی است. 20 هنرمند حتی برای نمایش آثار خود در گوگنهایم امضا کردند. چنین رفتاری ناشی از درک نادرست هنر مدرن است.

موزه گوگنهایم در ابتدا برای نمایش هنرهای ناملموس – یعنی نقاشی های انتزاعی – استفاده می شد. موزه گوگنهایم نیویورک که توسط گوگنهایم، هلا و رایت تأسیس شد، یادگاری برای هنر مدرن است. امروزه تصورات غلط درباره هنر مدرن و گوگنهایم از بین رفته است.

تجزیه و تحلیل خاص –

1. انتخاب پایه:

پایگاه موزه در گوشه بلوک واقع شده است و حجم دایره‌ای آن در ساحل دریاچه در سراسر خیابان پخش می‌شود.

یکی از اصلی ترین موارد مناقشه در معماری، عدم تطابق فرم ساختمان با ساختمان های اطراف است. خود رایت در این زمینه می گوید: “برای اولین بار ساختمان پلاستیکی به نظر می رسد. یک طبقه به جای معمول به طبقه دیگر می ریزد. استحکام. طبقات همپوشانی دارند، و وحدت مفهوم و هدف را می توان در همه جا مشاهده کرد…» این ناهماهنگی باعث می شود موزه گوگنهایم در ساختمان های بلند آجری قهوه ای اطراف خمیده شود و می تواند به نقطه کانونی یک منطقه تبدیل شود.

در واقع به این دلیل است

2. طراحی نور:

ساختن از طریق لعاب بالا و گره های مارپیچی

پنجره های بلند در حاشیه سازه برای نورپردازی استفاده می شود. اساساً نیازهای نورپردازی فضای داخلی موزه را برآورده می کند و در عین حال با نور مصنوعی تکمیل می شود تا بازدیدکنندگان بتوانند فضای بازدید بی نظیری را احساس کنند.

3. رابطه بین حجم

موزه از نظر رابطه حجمی کمی نامتعادل است و مرکز ثقل بیش از حد به یک طرف تعصب دارد.پس از اضافه شدن یک ضمیمه مستطیل شکل در سال 1990، عدم تعادل حجم به خوبی برطرف شد.

4. رابطه بین صفحه و ارتفاع:

صفحات و ارتفاعات تقارن نسبی را نشان می دهند.

این روش طراحی رسمی بیشتر در آثار کلاسیک استادان مدرن مانند ویلای فالینگ واتر رایت، کلیسای رونشامپ لوکوربوزیه و غیره ظاهر می شود.

5. خطوط جریان ترافیک پاک: تقسیم به دو

6. رابطه تکرار: دو حجم دایره ای با تغییرات عمودی تکرار می شوند و ریتم و ریتم ساختمان را منعکس می کنند.

حس قانون

7. ترکیب هواپیما:

به طور خلاصه: سبک معماری تبلیغات است، دکوراسیون بیرونی ساده است، خط جریان ترافیک روشن است، فضای داخلی قابل تغییر است.

موزه گوگنهایم آخرین طرح معماری رایت و پایان کار معماری درخشان او بود. در این ساختمان چیزی که بیش از همه مردم را تحت تاثیر قرار داد باید شکل منحصر به فرد، استفاده از رمپ های گرد و مدیریت ساده خطوط ترافیکی باشد.

اگرچه این یک ساختمان بحث‌برانگیز است، اما هنوز می‌توانیم نگاهی اجمالی به تفکر معماری منحصربه‌فرد استاد داشته باشیم. وقتی از رایت پرسیده شد که مهمترین ساختمان او کدامند، او همیشه پاسخ می داد: «بعدی.

“پس من

رایت – موزه گوگنهایم، نیویورک

می توان گفت که موزه گوگنهایم اوج حرفه معماری رایت است.

من فکر می کنم به عنوان دانشجویانی که به تازگی طراحی معماری را شروع کرده ایم، طبیعتاً باید هر طرحی را مانند یک استاد مهم ترین طرح خود بدانیم تا بتوانیم دائماً درک کنیم و پیشرفت مستمر داشته باشیم تا بتوانیم معماری و طراحی رضایت بخشی طراحی کنیم. شهر راضی کننده

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “تحلیل موزه گوگنهایم نیویورک بهمراه پلان ها 3 پاورپوینت جامع”