تحلیل موزه مرسدس بنز بهمراه پلان ها پاورپوینت بسیار کامل
تومان55,000
توضیحات
تحلیل موزه مرسدس بنز بهمراه پلان ها یک پاورپوینت بسیار کامل در 47 اسلاید می باشد.در این فایل که کاملترین فایل تحلیل موزه مرسدس بنز در اینترنت می باشد بطور کامل برنامه فیزیکی موزه مرسدس بنز و نقشه های ان و سیرکولاسیون ان و استاندادرهای ان و دیاگرام ارتباطی موزه بررسی شده اند.
این محصول شامل موارد زیر می باشد
فایل شماره 1 ⇓
این محصول که به بررسی ایده و کانسپت ان شروع میشود و سپس به سراغ بخش های بعدی موزه میرود.پلان های موزه را بررسی میکند
حجم و ماکت مورزه را تحلیل میکند.همچنین موقعیت دسترسی های موزه را تحلیل سایت را انجام میدهید
البته در سایت نمونه موردی موزه ایرانی هم وجود دارد.بطور مثال هم در مورد موزه هنرهای معاصر و هم موزه فرش فایل های کاملی وجود دارد.و تحلیل موزه آبگینه نیز در سایت قرار دارد
همچنین بجز تحلیل موزه مرسدس بنز از نمونه های خارجی در سایت میتوانیم به تحلیل موزه گوگنهایم نیویورک و شعبه دیگری از همین نوع موزه با عنوان تحلیل موزه گوگنهایم بیلبائو اشاره کرد.
البته نمونه های دیگری از نمونه موردی موزه خارجی در سایت وجود دارد
حالا بیشتر به تحلیل موزه مرسدس بنز بپردازیم:
موزه مرسدس بنز باعث می شود همه فراموش کنند که در یک موزه هستند. هیچ یک از مشکلاتی که باعث می شود موزه سنتی کمتر و کمتر پایدار بماند، رخ نمی دهد. آثار اطراف شما به هیچ فرهنگ دیگری جز فرهنگ شما تعلق ندارند. آنها بسیار به شما نزدیکتر هستند و واضح تر از بسیاری از هنرهای امروزی با شما صحبت می کنند. به طور ناخودآگاه، ما قبلاً این را می دانیم: اکنون، وقتی وارد MoMA در نیویورک می شوید، اولین شی مهمی که با آن روبرو می شوید هنر نیست، بلکه هلیکوپتری است که بالای سر شما شناور است. هلیکوپتر با ما در مورد دستاوردها و مشکلات جامعه ما صحبت می کند، اتومبیل ها و تاریخچه آنها در موزه مرسدس بنز.
مردم رفتن به موزهها را دوست دارند، اما مهمتر از همه مردم رفتن به موزههای خاص را دوست دارند، همانطور که از نمایشهای هیولاهای سرگردان که تمام آثار ال گرکو یا ورمیر را نشان میدهند، دوست دارند. آنها فقط از آنها بیشتر از پرسه زدن بیهوده در اطراف آن دسته از موزه های انبار بزرگی که مقداری از همه چیز دارند، بهره می برند. در بالای مقیاس موزه عمومی، لوور قرار دارد. در پایین V & A وجود دارد – همه اینها به نسبت مناسب برجسته ها در رابطه با بقیه بستگی دارد. امروز، قطعات استثنایی و برتر همه در جای خود هستند. بنابراین، آینده متعلق به مجموعههای تخصصی است که به شدت با آنچه در مورد آن هستند ارتباط برقرار میکنند و از این طریق فرهنگ را بسیار بیشتر از مجموعههای عمومی بدون جهت تحریک میکنند.
نمایش هنرها و مصنوعات تاریخ، سنتها و جزمهای خاص خود را دارد. ما دوست داریم این کنوانسیون ها را به چالش بکشیم زیرا همه چیز همیشه می تواند بهتر باشد. چیزهایی که جدید و متفاوت هستند جذاب هستند. حتی اگر در نهایت به نتیجه نرسند، نقشی را ایفا خواهند کرد که همه چیزها را به شیوه ای تازه ببینند.
در عین حال، ما نگران این واقعیت هستیم که در حال حاضر علاقه به معماری موزه ها تقریباً از علاقه به آثاری که در داخل آنها هستند، پیشی گرفته است. اشیایی که فرهنگ تولید می کند سزاوار توجه بیشتری هستند. ما میخواهیم هنر را، بالا و پایین، دوباره روی پایهاش بگذاریم. جاهطلبی موزهشناسی ما این است که اشیاء موجود در موزه را به خوبی کالاهای بزرگترین مغازههای جهان جلوه دهیم تا به همان میزان تحسین و اشتیاق را مجذوب و برانگیزد.
هنگامی که می گوییم به این فکر می کنیم که اشیاء موجود در موزه را دوباره روی پایه ها قرار دهیم، به این معنا کمتر استعاری است تا به معنای واقعی کلمه. پایهها در ایجاد دیدگاههای درست حیاتی هستند. هر اثر باید پلت فرم دقیق و مختص به خود را داشته باشد. مجسمه سازان کلاسیک و مدرن این را می دانستند. استادان پایه برنینی و برانکوزی هستند.
در موزه مرسدس بنز دقیقاً همان کاری را انجام می دهیم که آنها انجام دادند، اما در مقیاس بزرگتر. ما پایه را در معماری ادغام می کنیم. بهجای پایههای جداگانه، در اتاقهای افسانه، رمپهای نیمهدایرهای برای ایجاد چشماندازهای مختلف ساختهایم. هنگامی که در اطراف آنها حرکت می کنید، ماشین ها را به طور متناوب از نقطه های بالاتر، پایین تر، نزدیک تر و دورتر، جلوتر و مورب تر می بینید. در اتاقهای مجموعهها از طریق یک پلکان بلند دسترسی پیدا میکنید و سپس خود را در سطحی برابر با ماشینها میبینید. شاید بتوان گفت که در موزه مرسدس بنز این بازدیدکننده است که بر روی یک پایه قرار می گیرد.
مشاهده فضاهای نمایشگاهی به شکل برگ از ارتفاعات متغیر، نمای کلی پانوراما ایجاد می کند. ما فقط علاقه مند نیستیم که به بازدیدکننده کمک کنیم تا تمرکزی روی هر شی پیدا کند، بلکه به سؤال درک اثر فردی در رابطه با نمایشگاه به عنوان یک کل نیز علاقه مندیم. پایه بلند و اتاق پانوراما با هم نوع جدیدی از فضای موزهشناسی را ایجاد میکنند که در برابر ترتیبات فضایی که ما در موزهها از آن بیزاریم واکنش نشان میدهند.
به عنوان مثال، ما اتاقهایی را دوست نداریم که بیش از حد بزرگ یا مرتفع باشند، که وقتی وارد آنها میشوید، مانند یک سیلی به صورتشان میمانند و هرگز اجازه نمیدهند کل را ببینید. جاه طلبی ما ساختن محیطی است که تفکر را برانگیزد، اما با ابزاری غیر از اعمال یک میدان نوری محدود. ما میخواهیم با ارتباط دادن اثر به فضایی که در آن است، به آثار دیگر در مجاورت آن و با دنیای بیرون، به یک تجربه بصری شدید دست یابیم. در موزه مرسدس بنز میتوانید به ماشینها نگاه کنید و جادههای بیرون را ببینید، و فراتر از آن تاکستانهای روی تپههای غلتان در حومه اشتوتگارت را ببینید.
موفقیت یک سازه موزه به خلاقیت و کفایت آرایش داخلی فضاها بستگی دارد. این چهره نمادین نیست که یک موزه را عالی می کند. برای توضیح ساختار منحصربهفرد موزه مرسدس بنز، آن را با سه ساختمان مقایسه میکنیم که تفاوت زیادی در معماری موزه در قرن بیستم ایجاد کردهاند.
گالری ملی اثر Mies van der Rohe در برلین با اتاقهای نمایشگاهی با دهانه بزرگ و بدون ستون مشخص میشود. همین تأثیر فضاهای آزاد و بدون مانع که به یکدیگر می ریزند در موزه مرسدس بنز به لطف ساختار پیچیده باربر آن به دست آمده است. این سیستم ساخت و ساز، به نوبه خود، با سیستم گردش خون یکپارچه شده است، که چالش برانگیزترین ساختار موزه را در بر می گیرد و تغییر می دهد: گوگنهایم فرانک لوید رایت در نیویورک.
سطح شیب دار گوگنهایم از هسته داخلی دور می شود، اما در موزه مرسدس بنز، بازدیدکنندگان یکی از دو مارپیچ در هم تنیده را پایین می آورند. این سیستم گردش خون، مانند مرکز پمپیدو راجرز و پیانو در پاریس، در بیرون ساختمان قرار داده شده است تا محیط اطراف را زنده کند و یک حرکت جذاب را برای عموم ایجاد کند. مرکز پمپیدو با ساختن نمایشی از تاسیسات فنی، معماری را متحول کرد. موزه مرسدس بنز همچنین این تاسیسات را نه با افشای آنها، بلکه با گنجاندن آنها در یک فلسفه طراحی فراگیر به جایگاه معماری ارتقا می دهد.
معماری به خاطر معماری
هنر موزه مرسدس بنز این است که چندین اصل فضایی رادیکال را با هم پیوند می دهد و در نتیجه یک گونه شناسی کاملاً جدید ایجاد می کند. این کار را تا حدی در پاسخ به عملکرد موزه ای خود، بخشی در پاسخ به وضعیت پیرامونی خود، و تا حدی در پاسخ به پرسش ها و نگرانی هایی که به خود رشته معماری تعلق دارند، انجام می دهد.
یکی از سوالاتی که در حدود سه دهه اخیر تفکر معماری زیادی ایجاد کرده است، جایگزینی مکعب مدرنیستی با صورت فلکی پویاتر از سطوح مایل بوده است. استفاده از خطوط غیر مستقیم و هواپیماها از ابتدا در کار ما وجود داشته است. معلمان و نمونه های تاریخی که ما به دنبال آن بودیم همگی خارج از سنت مدرنیستی کار کرده اند. اما معماران مایل را به طرق مختلف تفسیر می کنند. برای هر معمار، خط اریب معنای دیگری دارد.
ما روی مورب به عنوان وسیله ای برای تحریک تحرک، حس جهت و ارتباط بین افراد در ساختمان ها تمرکز کرده ایم. استفاده از زوایای در دیوارها، کف و سقف به چشم چیزی برای تمرکز می دهد. تکرار این عناصر به طور متناقضی منجر به محیط هایی می شود که به عنوان آرام تجربه می شوند. به این ترتیب شرایط اریب برای موزه ایده آل است زیرا فضاهایی را به وجود می آورد که حداقل حواس پرتی را ایجاد می کند. به خصوص، زمانی که مانند موزه مرسدس بنز، تکرار عناصر اریب با یکی دیگر از عناصر معماری که ما به شدت با آن آزمایش کردهایم ترکیب میشود: منحنی. ادغام سطوح اریب با منحنی های متقارن و ایجاد فضاهای عمیق و نامتقارن در پلان ها و نماهای ساختمان دیده می شود.
ادغام انحنا و مورب سطوح تاشو ایجاد می کند – موضوع معماری بزرگ دهه 1990. چین، که معمولاً به شیوهای بسیار قابل مشاهده تجسم مییابد، در موزه مرسدس بنز تحت رژیم خودخواسته فراگیری ما نامرئی شده است. در ساخت و ساز ساختمان، سیستم سازهدهی، دستگاه روشنایی روز و ترتیبی برای جداسازی و گرد هم آوردن دوباره دو نوع فضای نمایشگاهی مختلف جذب شده است.
تحرک بازدیدکننده موزه توسط سطوح مورب تحمیل می شود. گاهشماری خودرو در امتداد یک مسیر مارپیچی آشکار میشود که توسط پلتفرمهای افقی که آرامش را فراهم میکنند، متعادل میشود. گفتن داستان ماشین به این شکل فضایی، به جای آویزان کردن یا قرار دادن اشیاء در کنار یکدیگر، روایت داستان اتومبیل است. حرکت و ماشین هایی که آن را تولید می کنند ذاتی موزه و محتوای آن هستند.
احترام به ماشین در معماری عمیق است. بسیاری از معماران می خواستند کارایی، هوش تکنولوژیکی، فشرده بودن، مدرن بودن ماشین ها را در ساختمان های خود تقلید کنند. موزه مرسدس بنز خود ماشین ها را به نمایش می گذارد. اشیاء براق را می توان از همه طرف نزدیک کرد و همان توجه متمرکز را در بیننده برانگیخت که در وهله اول باعث وجود آنها شده است. تمام جزئیاتی که از اعمال روزمره انسان صحبت می کند، آشکار می شود. همانطور که روی آن راه می روید، جسم به آرامی از زاویه دید شما محو می شود. به تدریج آن را پشت سر می گذارید. ماشین آلات هنوز هستند. این شما هستید که حرکت می کنید
ساختمان مانند مجسمه ای پر از کنتراپستو به دور شما می پیچد و می چرخد. حالا شما چیزها و آدم ها را می بینید، حالا نمی بینید. شش ساعت طول میکشد تا هر ماشین، هر نمایشگاهی از نمایشگاه پیچ در پیچ را بدون پایان ببینید. مطمئناً برای کشف ساختمان چندین بازدید لازم است. در هر مرحله، دشوار است که بدانید دقیقاً کجا هستید. شما می توانید در فضای مناسب در مکان اشتباه باشید یا می توانید در مکان مناسب در فضای اشتباه باشید. ساختمان همچنان آشکار می شود، همچنان شما را شگفت زده می کند. اما شما نمی توانید راه خود را گم کنید.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.